آیا تا به امروز از خویش پرسیدهاید، آتشی که داخل آتشدان آتشکده آذر گشسب میسوخت، چهگونه بود؟
هرچه باشد، بدیهی میباشد علیرغم پرنور بودن تشریفات ترحیم مشهد حریق آتشکده درزمانی بس زمانبر، هیچ زمان خاکستری از آن بجا نمانده میباشد. اما دوام این حریق در آتشکده آذرگشنسب، موجب شد که اسم آن را به حریق مدام جاویدان ملقب سازند. ولی شاید شعلهور بودن جاویدان حریق را، در وجود گازهای گرمی می بایست دانست که در پایین زمین جریان داشت. حتی تحقق یک چشمه نفت نیز، در اطراف آتشکده علتی دیگر بر پرنور بودن حریق می باشد. سپس شاهد اقتدار و بضاعت و توان دین زرتشت، در حین قرنها متمادی بودیم. ولی زرتشتیان حریق آتشکده آذرگشنسب را، علیرغم وجود آتشکدههای دیگر اساسیخیس، بااهمیتخیس و تلفیقی از حریقهای دیگر میدانستند. آتشی که نزد آن ها مقدس، شمرده میشد و زیارت آن را بر خویش واجب محسوب میداشتند. حتی زرتشتیان خاموشی حریق را در آتشکده، مترادف و هم معنی با افول آئین زرتشت میدانستند.
حریق ورهرام در آتشکده آذرگشسب
حریق مقدس یا این که سپندینهای که در زمانمجال زمانبر، بارها و بارها تمیز میگردید. بایستی دانست این حریق مقدس که در آتشکده آذرگشنسب نیز وجود داشت، حریق «ورهرام» یا این که بهرام نامیده میشد. ولی این حریق، دارنده مقامی رفیعخیس از حریقهای دیگر بود و همواره بایستی میسوخت و نوروفروغ می بخشید. حتی آن را سازه بر سنت و آیینی منحصر به فرد، در آتشدان قرار میدادند. حریق بهرام که نزد زرتشتیان به خدای نزاع، اسطوره پیشتاز و مقاومتناپذیر مدام چیره نیز دارای شهرت میباشد و آن را ترکیبی از ۱۶ حریق میدانستند. حتی می توانید به حریق آتشدان فرمان روا، آهنگر، زرگر، سکه زن یا این که نقرهشغل، حریق نانوا و … در آن اشاره نمائید. ولی میقدرت وابستگی این حریق را، به تمامی قشرها جامعه در آن مشاهده نمود. همینطور این مضمون را میرساند که می بایست تمامی عموم عصمت و عدم آلودگی را، از حریق بیاموزند تا نزد خدا گران قدر رتبتی یکسان بیابند.
دلیلی بر تغییرو تحول اسم آتشکده آذرگشنسب
حقیقت بدانید که آتشکده آذرگشنسب، شناختهگردیدهترین و تبارکترین آتشکده در دشتهای جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید. آتشکدهای که بر عمر تاریخی حضور آدم، در بیشتراز سه هزار سال حکایت داراست. همینطور اسم آتشکده آذر گشنسب، از فرصت ایلخانان مغول به آن گاه، تغییرو تحول یافت و به تخت سلیمان خوانده شد. شاید انگیزه این تغییرو تحول اسم را، در مصون ماندن آتشکده از مخاطرات احتمالی بایستی دانست. چون این تغییر تحول اسم، کاری مرسوم در آن مجال محسوب می شد. اشخاص برای در جانبداری بودن مرکزها، گاهی اقدام به تغییر تحول اسم آنان مینمودند. براین اساس جای را براثر روایاتی، منسوب به حضرت سلیمان دانستند تا بوسیله عموم نگهداری خواهد شد. ولی درباره مداقه این آتشکده میقدرت خاطرنشان کرد که ازنظر تشکیلات مذهبی و سیستم اجتماعی در روزگار پیش از ظهور اسلام در کشور ایران، پهناورترین و شکوهمندترین بهاکانت میآمد. مکانی برای عبادات و خداپرستی زرتشت که پادشاهان و بلندمرتبگان لشکری، به آن رفتوآمد میکردند.
اطلاعاتی افزونتر از آتشکده آذرگشنسب
ولی آتشکده آذرگشسب را بایستی درست شده بر روی باقیمانده اثراتی که از زمانه پارتها در کشورایران باقی مانده بود، بدانید. پس از آن برای دورانی وقتگیر، بخصوص در حکومت پادشاهان ساسانی، آتشکده زمان اعتلا و برتری خویش را در نوردید. همینطور درین زمان برتری، آتشکده آذرگشنسب در واقع مکانی برای فراگیری روحانیان زرتشتی محسوب میشدهاست. ولی زرتشتیان ساسانی نیز، برای زیارت و عبادت عازم این جای میشدند. البته با حمله رومیان، آتشکده به نحو غریبی گزینه حراج و غارت قرار گرفت. حتی در حین تجلی آیین اسلام نیز، روزگار ناخوشایندی برای این آتشکده محسوب میشد. آنگاه در حکومت ایلخانان با بازسازی، تجدید بنا سازههای تخریبی و افزودن مفاد ساختاری نو بهتیتر ییلاقهای تابستانی به کار گیری شد. حتی به شکلی شاهد، شغلهای سیاسی و اجتماعی نیز در آن بودیم. اما آخر و عاقبت تا قرن یازدهم هجری قمری، آتشکده آذر گشنسب به طور کاملً به یک ویرانه مبدل شوید.
آیا تا به امروز از خویش پرسیدهاید، آتشی که داخل آتشدان آتشکده آذر گشسب میسوخت، چهگونه بود؟
هرچه باشد، بدیهی میباشد علیرغم پرنور بودن تشریفات ترحیم مشهد حریق آتشکده درزمانی بس زمانبر، هیچ زمان خاکستری از آن بجا نمانده میباشد. اما دوام این حریق در آتشکده آذرگشنسب، موجب شد که اسم آن را به حریق مدام جاویدان ملقب سازند. ولی شاید شعلهور بودن جاویدان حریق را، در وجود گازهای گرمی می بایست دانست که در پایین زمین جریان داشت. حتی تحقق یک چشمه نفت نیز، در اطراف آتشکده علتی دیگر بر پرنور بودن حریق می باشد. سپس شاهد اقتدار و بضاعت و توان دین زرتشت، در حین قرنها متمادی بودیم. ولی زرتشتیان حریق آتشکده آذرگشنسب را، علیرغم وجود آتشکدههای دیگر اساسیخیس، بااهمیتخیس و تلفیقی از حریقهای دیگر میدانستند. آتشی که نزد آن ها مقدس، شمرده میشد و زیارت آن را بر خویش واجب محسوب میداشتند. حتی زرتشتیان خاموشی حریق را در آتشکده، مترادف و هم معنی با افول آئین زرتشت میدانستند.
حریق ورهرام در آتشکده آذرگشسب
حریق مقدس یا این که سپندینهای که در زمانمجال زمانبر، بارها و بارها تمیز میگردید. بایستی دانست این حریق مقدس که در آتشکده آذرگشنسب نیز وجود داشت، حریق «ورهرام» یا این که بهرام نامیده میشد. ولی این حریق، دارنده مقامی رفیعخیس از حریقهای دیگر بود و همواره بایستی میسوخت و نوروفروغ می بخشید. حتی آن را سازه بر سنت و آیینی منحصر به فرد، در آتشدان قرار میدادند. حریق بهرام که نزد زرتشتیان به خدای نزاع، اسطوره پیشتاز و مقاومتناپذیر مدام چیره نیز دارای شهرت میباشد و آن را ترکیبی از ۱۶ حریق میدانستند. حتی می توانید به حریق آتشدان فرمان روا، آهنگر، زرگر، سکه زن یا این که نقرهشغل، حریق نانوا و … در آن اشاره نمائید. ولی میقدرت وابستگی این حریق را، به تمامی قشرها جامعه در آن مشاهده نمود. همینطور این مضمون را میرساند که می بایست تمامی عموم عصمت و عدم آلودگی را، از حریق بیاموزند تا نزد خدا گران قدر رتبتی یکسان بیابند.
دلیلی بر تغییرو تحول اسم آتشکده آذرگشنسب
حقیقت بدانید که آتشکده آذرگشنسب، شناختهگردیدهترین و تبارکترین آتشکده در دشتهای جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید. آتشکدهای که بر عمر تاریخی حضور آدم، در بیشتراز سه هزار سال حکایت داراست. همینطور اسم آتشکده آذر گشنسب، از فرصت ایلخانان مغول به آن گاه، تغییرو تحول یافت و به تخت سلیمان خوانده شد. شاید انگیزه این تغییرو تحول اسم را، در مصون ماندن آتشکده از مخاطرات احتمالی بایستی دانست. چون این تغییر تحول اسم، کاری مرسوم در آن مجال محسوب می شد. اشخاص برای در جانبداری بودن مرکزها، گاهی اقدام به تغییر تحول اسم آنان مینمودند. براین اساس جای را براثر روایاتی، منسوب به حضرت سلیمان دانستند تا بوسیله عموم نگهداری خواهد شد. ولی درباره مداقه این آتشکده میقدرت خاطرنشان کرد که ازنظر تشکیلات مذهبی و سیستم اجتماعی در روزگار پیش از ظهور اسلام در کشور ایران، پهناورترین و شکوهمندترین بهاکانت میآمد. مکانی برای عبادات و خداپرستی زرتشت که پادشاهان و بلندمرتبگان لشکری، به آن رفتوآمد میکردند.
اطلاعاتی افزونتر از آتشکده آذرگشنسب
ولی آتشکده آذرگشسب را بایستی درست شده بر روی باقیمانده اثراتی که از زمانه پارتها در کشورایران باقی مانده بود، بدانید. پس از آن برای دورانی وقتگیر، بخصوص در حکومت پادشاهان ساسانی، آتشکده زمان اعتلا و برتری خویش را در نوردید. همینطور درین زمان برتری، آتشکده آذرگشنسب در واقع مکانی برای فراگیری روحانیان زرتشتی محسوب میشدهاست. ولی زرتشتیان ساسانی نیز، برای زیارت و عبادت عازم این جای میشدند. البته با حمله رومیان، آتشکده به نحو غریبی گزینه حراج و غارت قرار گرفت. حتی در حین تجلی آیین اسلام نیز، روزگار ناخوشایندی برای این آتشکده محسوب میشد. آنگاه در حکومت ایلخانان با بازسازی، تجدید بنا سازههای تخریبی و افزودن مفاد ساختاری نو بهتیتر ییلاقهای تابستانی به کار گیری شد. حتی به شکلی شاهد، شغلهای سیاسی و اجتماعی نیز در آن بودیم. اما آخر و عاقبت تا قرن یازدهم هجری قمری، آتشکده آذر گشنسب به طور کاملً به یک ویرانه مبدل شوید.